مسئولان وزارت ارشاد بايد توضيح دهند كه چرا مانع فعاليت «حبيب» شدند؟

۴۴ بازديد

نهمين برنامه آهنگ با موضوع مهاجرت و موسيقيدان با حضور سيد عليرضا ميرعلي‌نقي، پژوهشگر تاريخ موسيقي ايران و رضا مهدوي نوازنده و ناشر موسيقي با اجرا و كارشناسي سما بابايي چهارشنبه ۲۳ تير ماه در صفحه اينستاگرام خانه هنرمندان ايران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومي خانه هنرمندان ايران، در ابتداي اين برنامه سيد عليرضا ميرعلي‌نقي با اشاره به تاريخ مهاجرت موسيقي‌دانان ايراني بيان كرد: آخرين مهاجرت بزرگ اهل موسيقي ايران تقريباً به اواسط سلسله صفويه برمي‌گردد كه مدارك و كتاب‌هاي مرجع آن موجود است. در آن دوره عده بسيار زيادي از موسيقيداناني كه اصالتاً متعلق به نواحي مختلف و فرهنگ هاي گوناگون اقليم آن روز ايران بودند و حتي بعضي‌ها از خارج از اقليم فرهنگي ايران آن روز به ايران آمده بودند و در پايتخت پادشاهي بزرگ آن زمان در اصفهان جمع شده بودند. اما به خاطر آزار‌ها و فشارها دچار عدم امنيت جاني، مالي و… شدند و مهاجرت كردند.

مقالات مشابه:آموزشگاه گيتار غرب تهران

وي افزود: پس از گذشت حدود ۳۰۰-۳۵۰ سال ما شاهد موج ديگر مهاجرت موسيقي‌دانان هستيم. اگر بخواهيم ريشه‌اي به اين مسئله نگاه كنيم، تقريبا از سال ۱۳۵۳-۵۴ آغاز مي‌شود كه تعدادي از موسيقيدانان و عموما موسيقيدانان برجسته كه شرايط كار در ايران را با روحيه و خواست‌هايشان مساعد نمي‌ديدند و بيشتر از همه مسئله‌شان روي عدم رعايت قانون كپي رايت، خواننده سالاري مطلق و ناهنجاري‌هايي كه روح خلاقان اصلي موسيقي(آهنگساز و شاعر) را آزار مي‌داد، تصميم به مهاجرت از ايران گرفتند. برخي از موسيقيدانان رشته كلاسيك ايراني از حدود اوايل سال‌هاي ۳۰ از ايران رفتند.

وي اضافه كرد: بخشي اوايل انقلاب مهاجرت كردند چون اساسا ديدگاه‌هاي حكومت تازه روي كار آمده جمهوري اسلامي، نه با نوع موسيقي آنان موافقت داشت و نه با موقعيتي كه موسيقي آنان در آن اجرا مي‌شد. تني چند از آنان ماندند و سعي كردند خودشان را با شرايط سازگار كنند، اما باز هم يك تعدادي از آنان رفتند. بعد از آن موج مهاجرت موسيقيدانان بود كه با انقلاب همراه بودند كه با محدوديت و ممنوعيت مواجه شدند و البته بيشتر آنها در همان اواسط دهه ۶۰ به ايران برگشتند.

ميرعلي‌نقي گفت: الان موج جديد مهاجرت موسيقيدانان است كه از حدود اوايل دهه ۸۰ كه ممنوعيت‌ها و محدوديت‌هاي بود، مشكلات اقتصادي بيشتر شد، شرايط توليد موسيقي دشوار شد، آنها به حوزه كشورهاي همسايه رفتند. بعد هم عده‌اي به آمريكا مهاجرت كردند و جذب جامعه ايراني لس آنجلس بودند. عده‌اي كه موسيقي هاي سنگين‌تر مانند كارهاي اركستر سمفونيك و… كار مي كردند، مجذوب اركستر‌هاي كوچك و بزرگ اروپايي شدند و بعضي از اين‌ها كه در ايران خواننده‌هاي مطرح و سلبريتي ها شدند، با پول كافي رفتند و رحل اقامت در آنجا افكندند. يعني زندگي‌شان آن طرف است. در بينشان آهنگساز خيلي به ندرت است يا اصلا نمي‌بينيد، نوازنده خيلي به ندرت مي‌بينيد، شاعر اصلا نمي بينيد. اينها چند نفر خواننده به تعداد كمتر از انگشتان يك دست هستند كه به هر حال توانستند با اقبال عمومي و فرهنگ جا افتاده خواننده سالاري، بار خودشان را ببندند و به ايران به شكل محل كار نگاه مي‌كنند و نه محل زندگي.

در بخش ديگري از اين نشست، ميرعلي‌نقي درباره عواملي كه باعث مي‌شود يك هنرمند به فكر مهاجرت بيفتد، عنوان كرد: امكان يك زندگي راحت‌تر، مرفه تر، آزادي‌هاي بيشتر، هواي خوب، كيفيت بالاي تغذيه و بهداشت و مهمتر از همه امكان تحصيل عالي براي بچه‌هايشان و امكان تفريح و گردش براي خودشان كه مربوط به پولدارها است. عده زيادي نيستند و خيلي كم هستند. براي افرادي كه پولدار نيستند، عدم امنيت مالي باعث مي شود كه خيلي‌هايشان اصلا وقتي به آنجا مي‌روند، مجبورند كارهاي ديگري به غير از موسيقي انجام دهند و اصلاً جذب كارهاي ديگر مي شوند.

 

وي افزود: هرچه كه شرايط سخت و سخت‌تر شود، امكان خلق موسيقي خوب دشوارتر مي‌شود. الان بيشتر موسيقيدانهاي سعي كردند در بهترين شرايط خانه بگيرند. خانه خيلي‌هايشان در جاهاي خوش آب و هوا است. بسيار به ندرت موسيقيداني پيدا مي‌شود كه مانند دهه ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ و حتي ۷۰ مايل باشد كه آپارتمانش در مركز شهر باشد. به هر حال موسيقيدان هنرمند است و هنرمند نسبت به افراد ديگر روحيه حساس‌تر، لطيف تر و شكننده تر دارد، اختلاف بين كيفيت زندگي برايش كاملاً محسوس است و طبيعي است كه دنبال كيفيت بهتري باشد. حتي آنهايي كه خيلي از لحاظ بنيه مالي نتوانستند و نشده به ايده‌آلشان برسند، يك نوع شمال‌نشيني (در اقليم مازندران، گيلان، گرگان) را اختيار كردند ك اگر خيلي امكانات و تسهيلاتي كه در تهران هست، آن جا نيست، حداقل سكوت و آرامش است. در مجموع اساساً وقتي حال جامعه خوب نيست، شرايط براي موسيقيدان هم خوب نيست و آن چيزي كه توليد مي‌شود قاعدتاً خوب نيست.

مقالات ديگر:خانه سالمندان

وي درباره تاثير مهاجرت در آثار هنرمندان اظهار كرد: اگر بخواهيم مسئله تغييرات را در توليدات هنري بررسي كنيم، بايد از عمر اين مهاجرت حداقل ۱۵ سال بگذرد. از لحاظ تكنيكي بعضي ها به مايه تكنيكي بهتري مجهز شدند، بعضي‌هايشان در ميانسالي و پيري درس خواندند و در درس خواندن موفق بودند اما منابع الهام، ايده‌ها و جهان و فضاي حسي‌شان را از دست دادند. سرچشمه يك عده خشك مي‌شود و يك عده به تكرار خودشان مي پردازند. يك عده خورده خلاقيت‌هايي كه مي‌كنند و كارهاي خوبي كه ارائه مي‌دهند، عمدتاً از فضاي ايراني فاصله مي‌گيرد. شما نمي توانيد در يك اقليم نباشيد و بعد با حس و حال آن اقليم يك چيزي را بسازيد و اين خيلي هم ربطي به ژانر موسيقي ندارد.

همچنين رضا مهدوي نيز درباره علت مهاجرت برخي موسيقيدانان گفت: بحث اينترنت باعث و باني خيلي از مهاجرت ها شده است. اينكه يك هنرمندي در اين دوران كرونا مجبور است خانه نشين باشد، ساز و قلم نقاشي‌اش را در دست بگيرد، نويسندگي‌اش را كند و مجاز نيست بيرون برود، مي‌خواهد پروتكل هاي پزشكي و بهداشتي را رعايت كند، كمترين و حداقل‌ترين امكانات همين سرعت اينترنت است كه بايد در اختيارش باشد تا بتواند به جامعه‌اش كمك كند و از طريق خانه به مردم اميد افزايي داشته باشد. وقتي نيست، به كشور فقير همسايه مي‌رود. چون اينترنت پرسرعت دارند، هنرمندانشان با جهان ارتباط دارند. هنرمندان و موسيقيدانان ايراني به نوعي نمي‌گويم ارتباط شما با جهان قطع است ولي ارتباط پيوسته‌اي هم وجود ندارد و طبيعي است كه سعي مي‌كنند، علي رغم ميل باطني خود مهاجرت كنند.

مهدوي درباره بحث هويت، مليت و تاثير مهاجرت بر اثر هنري عنوان كرد: اين به روحيات هنرمندان برمي‌گردد. خيلي از هنرمنداني كه در سرزمين خودشان و اصطلاحاً در خاك خودشان هستند، آدم‌هاي خيلي با احساس و اجتماعي نيستند، با همسايه‌ها ارتباط ندارند، عينك دودي مي زنند تا ديگران ان‌ها را نبينند. عموماً خلوت‌خانه‌هايي در شمال ايران يا جاهاي ديگر دارند. شايد در ظاهر زندگي اجتماعي دارند ولي آدم‌هاي تنهايي هستند كه هيچ اقليمي برايشان فرقي ندارد و عموما آثاري خلق مي‌كنند كه بين مردم جايگاه و پايگاهي ندارد. گاه در كلاس‌هاي درس و جاهايي كه هستند خودشان مي‌گويند كه آدمهاي بي عاطفه‌اي هستند ولي دانش موسيقي را دارند. اما احساس موسيقايي كه نقطه وصل اوليه است و هر كس كه اسمش هنرمند است، بايد اين را خدادادي داشته باشد، ندارند. آنها حسابشان جدا است.

وي ادامه داد: آنهايي كه به هر دليل مي‌روند و هرچه از جغرافياي ايران دورتر مي شوند، طبيعتاً حس و حالشان مي‌خوابد. يعني كاتاليزورها و محرك‌هايي مي‌خواهند كه عموماً به مواد مخدر يا چيزهاي ناسالم روي مي‌آورند و با آنها هم نمي‌توانند به دست بياورند. اما وقتي در ايران هستند بايو سفر به درياي شمال، درياي جنوب، كوير ايران يا همين كه روي پشت بام ساختمان‌شان در آسمان يك ستاره مي بينند، الهام مي گيرند و دست به خلق اثر مي زنند. حالا يك دوره اين افراد مي روند و هر چه دورتر از اقليم ايران مي‌شوند، مي‌بينيم كه دست به خلاقيت هم كه مي‌زنند، يا ابتدايي جلوه مي‌كند و يا در نهايت تكرار گذشته است. ما چيز جديدي را تا الان نتوانسته ايم بينيم. اتفاقاً اين فرد وقتي سن و سالي از آنها مي‌گذرد، باز خواهان بازگشت با هر شرايطي به وطن خودشان هستند. چون مي‌بينند جايي جز سرزمينشان مورد احترام مردم نيستند، در هر سرزميني كه بروند شهروند درجه ۲ و درجه ۳ مي‌شوند، هنرشان آنجا خاستگاهي ندارد و اگر دارد در مراتب پايين است.

اين پژوهشگر موسيقي بيان كرد: شما وقتي در بهترين جاي دنيا و در آرامش هم باشيد، اگر فكرتان جاي ديگري باشد، مانند دانش آموزي مي‌ماند كه به زور به سر كلاس آوردند اما از پنجره حيات را نگاه مي‌كند و مي‌گويد كاش من جاي بچه‌هايي بودم كه با توپ پلاستيكي بازي مي‌كنند. انسان هنرمند و انساني كه داراي احساسات و تاملات روحي است، طبيعتاً هميشه دچار اين مشكلات خواهد شد و زماني كه در زمان و مكان خودش حضور ندارد، نمي‌تواند احساسش را دقيق و درست بيان كنند.

وي درباره علت موج جديد مهاجرت‌ها اظهار كرد: محدوديت‌ها و ممنوعيت‌ها در نوع خودش وجود دارد. يك هنرمندي كه داراي توانايي و قابليت است كه در اركستر سمفونيك تهران حضور داشته باشد ولي آزمون هاي سليقه‌اي يا مديريت سليقه‌اي با يكي از ده‌ها هنرمند به گونه‌اي رفتار مي‌شود كه او عطا را به لقايش مي بخشد. يك بخشي فني و مديريت‌هاي سليقه‌اي است كه تاكنون خيلي آسيب زده است، از قبل داشتيم و الان هم داريم و اميدوارم در آينده نخواهيم داشت. يك بخش بحث روحي و رواني شخص است، حالا آن شخص هنرمند يا از ديگر مردم باشد. او احساس مي‌كند اينجا جا نيست، عرصه بر او تنگ است و محيط بازتري مي‌خواهد مي‌رود. حالا يا موفق مي‌شود يا نمي‌شود كه به خودش مربوط است.

مهدوي افزود: مسئله سوم زياده‌خواهي من نوعي است. هنرمندي كه فكر مي كند شق القمر مي‌كند، از همه متفاوت تر است و بايد اصطلاحا شرايط لاكچري داشته باشد. طبيعتاً هنرمندان به واسطه حساسيت بيشتري كه دارند و فكر مي‌كنند به واسطه اينكه خداوند يك وديعه الهي را برايشان گذاشته و توانستند از مردم متفاوت‌تر باشند، خواسته‌هاي دروني و بيروني‌شان بيشتر مي‌شود. اگر مورد اقبال عمومي در بين بالادستي‌ها و پايين دستي‌ها و مردمشان قرار نگيرند، سريع تصميم به عزم سفر مي گيرند. بايد به لحاظ روانشناختي سمينارهايي در دانشكده‌ها برگزار شود و متخصصان امر آسيب‌شناسي كند كه متاسفانه هيچ وقت جدي گرفته نشده است. برخي مسئولان گفتند كه رفتند، چه بهتر. يك عده گفتند كه چقدر بد كه رفتند. هيچ انجمن و مجموعه‌اي نيامد بررسي كند و بخواهد كه آنها دوباره برگردند يا دلجويي لازم دارند يا امكاناتي لازم است يا شرايطي بايد فراهم شود كه اگر آنجا هستند چقدر مي توانند اينجا خدمت رساني كنند. بالاخره ايراني هر جايي باشد، بايد براي وطنش خدمت كند. طبيعتاً يك اتريشي هر جاي دنيا كه باشد، بايد براي كشور خودش خدمت كند. يك ژاپني هم هر جاي دنيا مي‌رود و علم و دانش كشف مي‌كند، وقتي هم وطن خودش را مي‌بيند دوست دارد به او بيشتر خدمت كند.

وي اضافه كرد: موسيقي غذاي روح انسان‌ها است. اميدوار هستم كه در دولت جديد اتفاق بيفتد و دلجويي شود و شرايطي فراهم شود كه هنرمندان ايراني به هر طريق به كشورشان برگردند و حتي اجازه فعاليت پيدا كنند.

در بخش ديگري از اين نشست مجازي، رضا مهدوي درباره بازگشت حبيب به ايران اظهار كرد: آقاي حبيب آمد و خيلي هم خوب بود، شرايط مجوز گرفتن هم داشت درست مي‌شد اما دوستاني كه در مركز، در دفتر موسيقي وزارت ارشاد بودند، متاسفانه توجه كافي و وافي نكردند و شرايط به گونه‌اي شد كه ايشان عمرشان را از دست دادن هستند. انشاالله در آن دنيا برايشان جبران شود. خيلي‌ها بايد پاسخگو باشند كه حبيب را چرا ناراحت كردند، يك هنرمندي كه سالم و درست بود، شرايط فراهم شد و در بين صدها هنرمندي كه آن طرف هستند، او برگشت. قطعا بايد اثرش توليد مي‌شد. حتي او تقاضا داد. زماني كه آقاي ميرزماني مديركل دفتر موسيقي بود، او يك آلبوم عاشورايي را پيشنهاد كرد ولي نامه امضا نشد. متوليان امر وزارت ارشاد بايد بگويند كه وقتي كسي به لحاظ امنيتي مشكلش حل مي‌شود و به وطن برمي‌گردد، چرا در سطوح پايين‌تر بايد از فعاليتش جلوگيري شود. خيلي از ديگر هنرمندان هم به نظرم شرايطي دارند كه ديگر بايد برگردند و خيلي دير شده است.

منبع:گيتي آنلاين

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.