دوشنبه ۱۳ دی ۰۰ | ۱۳:۳۷ ۴۲ بازديد
بازار داغ موسسات برگزار كننده ختمهاي تجملي
فيلمبرداري و عكاسي از مراسم ترحيم تنها يك نمونه از خدماتي است كه موسسات تشريفاتي برگزار كننده مراسم ختم ارايه ميدهند. اين موسسات علاوه بر خدمات معمولي چون بر عهده گرفتن كارهايي معمول مراسم مانند: ظروف كرايه و تجهيزات مراسم، وسيله اياب و ذهاب، تهيه غذا و حلوا خدمات ويژهتري هم ارايه ميدهند كه خدمات روانشناسي، پرستار كودك و پزشك سر مزار بخشي از آنهاست.
به گزارش ايسنا، روزنامه شهروند نوشت:
«سكانس اول
كاركنان موسسه دورتادور نشستهاند؛ كارمنداني يكدست سياهپوش. با چشماني بهتزده به حرفهاي صاحب موسسه گوش ميدهند: «گريه كردن هنره. گريه درست دل سنگ رو آب ميكنه. قدر كار خودتونو بدونين. شما هم تو مراسم ميشيد فاميل ميت. اگر شغل شما سختي كار داشت دو ساله بازنشسته ميشديد چون اون سختياي كه تو شغل شما هست تو هيچ شغل ديگهاي نيست. اين شغل هنوز جانيفتاده پس تا دست زياد نشده بايد يه اعتباري واس خودمون كسب كنيم.»
اين سكانسي از فيلم «چند ميگيري گريه كني؟» است. داستان فيلم درباره رضا شايسته، پيرمرد تنهايي است كه مقيم آمريكاست و زماني كه ميفهمد در آستانه مرگ قرار گرفته، به ايران ميآيد تا در وطن خود بميرد. پيرمرد چون دوست و فاميلي در كشورش ندارد، سراغ آدمهايي را ميگيرد تا پس از مرگش برايش گريه و زاري كنند و بنابراين برگزاري مراسمش را به يكي از موسسات تشريفات مجلس ميسپرد كه به قول خودش: «سنگ تموم بگذارن و شكوهمندترين مراسم ختم ممكن رو براش بگيرن.»
اين فيلم سال ٨٤ ساخته شده و زماني كه اكران شد علاوه بر قصه فيلم - كه شخصي تصميم ميگيرد براي خود مراسم ختم بگيرد - نوع رفتار موسسات برگزار كننده اين مراسم هم براي خيليها جذاب و حتي خندهدار بود. اين كه موسساتي در اين شهر باشند كه كارشان «لاكچري»برگزار كردن مراسم ختم باشد، آن زمان موضوعي عجيب و دور از ذهن بود اما فقط يازده سال زمان لازم بود تا اين سوژه فيلم كمدي «شاهد احمدلو» به امري عادي تبديل شود. امروز هر چند موسسه تشريفاتي برگزار كننده مراسم، حداقل يكي به طور تخصصي كارهاي مرتبط با مراسم ختم را انجام ميدهد و باقي موسسات هم در كنار خدمات عروسي، تولد و جشنهاي ديگر خدمات مربوط به مراسم ختم را هم انجام ميدهند. همين هفته بود كه خبري از قول رئيس اتحاديه عكاسان و فيلمبرداران پخش شد كه بنا بر آن فيلمبرداري از مجالس عروسي ٥٠ درصد كم شده ودر عوض فيلمبرداري مراسم ختم، جايگزين آمار تصويربرداري مراسم عروسي شده.
باستاني، رئيس اتحاديه عكاسان و فيلمبرداران در گفتوگو با ايلنا گفته بود: «با توجه به وضع اقتصادي كشور و ناهنجاريهاي اجتماعي كه مشخصا در حوزه ما چشم و هم چشمي است، سبب شده كه ميزان درخواست فيلمبرداري و عكاسي براي مراسم ازدواج نزديك به ٥٠ درصد كاهش پيدا كند و پديدههايي همچون فيلمبرداري از مراسم ختم و تشييع جنازه جايگزين شود.» موضوعي كه باستاني در گفتوگو با «شهروند» اين گونه بيان كرد كه: «اين طور نيست كه آمار فيلمبرداري از مراسم عروسي كم شده و فيلمبرداري از مراسم ختم جاي فيلمبرداري از عروسي را گرفته باشد اما به هر حال مجلس ختم هم يكي از مراسمي است كه شايد افراد دلشان بخواهد از آن فيلمي تهيه كنند و اين به خودشان مربوط است. من نگفتم كه آمار فيلمبرداري از ختم بيشتر از عروسي شده اما به هر حال سن ازدواج بالاتر رفته و مجلسهاي عروسي كمتر شدهاند و در اين اوضاع آمار فيلمبرداري از مجالس ختم بيشتر به چشم ميآيد.»
سكانس دوم
آقا رضا، پيرمرد فيلم «چند ميگيري گريه كني؟» در ماشين نشسته و گوش به حرفهاي پسر جواني ميدهد كه قول داده مراسم ختم پيرمرد را آبرومندانه برگزار كند. پسر همين طور كه در حال رانندگي است، با يك دست كارت ويزيتي را مقابل چشمانش ميگيرد و شروع به خواندن ميكند: «موسسه خدمات ترحيم «اشكپور». بعد از روي برگه كوچكي كه در دستش نگه داشته، ادامه ميدهد: «تشييع، تدفين، حلوا، مداح و فيلمبردار. وسيله اياب و ذهاب و حتي سفارش اعلاميه.» ميخندد و رو به پيرمرد ادامه ميدهد: «از رفقاي قديميه، هر كي رفته پيشش مشتري شد. ناكس طوري مراسم برگزار ميكنه كه آدم هوس ميكنه همين الان بميره.»
امروز پيدا كردن موسساتي كه حاضر باشند، مراسم ختم را با خدماتي مانند آن چه موسسه «اشكپور» فيلم احمدلو وعده ميدهد، برگزار كنند، كار سختي نيست؛ موسساتي كه اولين گزينه پيشنهاديشان براي برگزاري مراسم فيلمبرداري حرفهاي از مراسم ختم است.
طاهري صاحب يكي از موسساتي است كه حدود سه سال است كارهاي مراسم ختم را انجام ميدهد و به گفته خودش صفر تا صد مراسم را حرفهاي برگزار ميكند: «فيلمبرداري اولين آپشن موسسه براي پيشنهاد به مشتريامونه. هزينه فيلمبرداري بستگي به اين داره كه شما خودتون انتخاب كنين كه با چه كيفيتي از مراسمتون فيلمبرداري شه و با انتخاب هر كدومشون قيمت فرق ميكنه. منوي فيلمبرداري مراسم ختم از منوي شماره يك شروع ميشه كه با يه دوربين از مراسمتون فيلمبرداري ميكنيم تا ميرسه به منوي آخر كه حرفهايترين منوي موجوده، از فيلمبرداري با دوتا دوربين فول اچدي تا گرفتن تصويرهاي هليشات از مراسم.» يكي از گزينههاي پيشنهادي مراسم ختم كه در كنار فيلمبرداري از مراسم به صاحبان عزا پيشنهاد داده ميشود، عكاسي از مراسم است: «عكاسي از مراسم هم قيمتها و منوهاي مختلفي داره اما معمولا بيست تا عكس از مراسم ميگيريم كه رو فايل تحويل ميديم. حالا اگه صاحب عزا عكسهاي بيشتري از اقوام بخواد باز يه درصدي رو مبلغ اضافه ميشه.»
يكي از آپشنهاي فيلمبرداري از مراسم ختم، ساخت كليپي در مورد متوفي و پخش آن در مراسم است: «الان همه تو مراسمشون كليپ پخش ميكنن كه ميبرن سر خاك مرحوم پخش ميكنن يا اين كه بعد از مراسم خاكسپاري توي تالار قبل غذا دادن نشون ميدن. كليپ هم مثل فيلمبرداري قيمت يكساني نداره و باز اونم بستگي به نوعش، هزينه و قيمتش متفاوته. يك كليپ معمولي ميشه براي مراسم ساخت كه خيلي هزينهاش بالا نميشه، حدود ٥٠٠تومن. كليپهاي حرفهايتر كه آبرومندانهتر باشه مسلما هزينه ساختش بالاتره و ميره تا نزديك يه تومن. البته يه نوع كليپ «اسپرت» هم داريم كه عكسهاي تك نفره مرحوم رو ميگيريم و با آهنگهاي مناسب براش يه كليپ چندرسانهاي خيلي خوب ميسازيم حالا ميتونيم تصاوير خاكسپاري همون روز رو هم مونتاژ كنيم توش، ديگه اين بستگي به سليقه سفارش دهنده داره.»
در ميان كليپهاي پيشنهادي اين موسسات يك نوع كليپ به نام «كليپ ويژه» هم به چشم ميخورد كه طاهري، مسئول موسسه آن را اين گونه توضيح ميدهد: «كليپ ويژه همون كليپه اسپرته با اين تفاوت كه از اقوام نزديك و دوستاي صميمي مرحوم مصاحبه گرفته ميشه و مونتاژ ميشه لابهلاي صحنههاي ديگه كليپ. كليپ ويژه مسلما قيمتش از كليپهاي ديگه بالاتره چون اولا پيدا كردن آدمها تو ختم و مصاحبه گرفتن در مورد مرحوم كار خيلي سختيه، دوما هم اينكه خب قطعا ساختش كار خيلي بيشتري ميبره و بايد زمان بيشتري بذاريم براي تدوينش.» در ميان انواع خدمات تصويري اين موسسات براي مراسم ختم، شايد شگفتآورترين و غير قابل قبولترين قسمت كار ساخت كليپ و فيلمبرداري از آخرين لحظات زندگي شخصي باشد كه هنوز نمرده است اما اميد چنداني به زنده بودنش نيست: «عمر كه دست خداست اما خب خيليها هستن كه دكترها جوابشون كردن يا حالشون خيلي وقته كه بده. اقوام نزديك و خانواده اين آدمها كه دوست دارن از آخرين لحظات زندگي عزيزشون تصوير داشته باشن به ما زنگ ميزنن كه بريم و فيلم بگيريم ازشون بعدش اين فيلمها رو نگه ميداريم و ميچسبونيم به فيلم مراسم ختم.»
سكانس سوم
فيلمبرداري و عكاسي از مراسم ترحيم تنها يك نمونه از خدماتي است كه موسسات تشريفاتي برگزار كننده مراسم ختم ارايه ميدهند. اين موسسات علاوه بر خدمات معمولي چون بر عهده گرفتن كارهايي معمول مراسم مانند: ظروف كرايه و تجهيزات مراسم، وسيله اياب و ذهاب، تهيه غذا و حلوا خدمات ويژهتري هم ارايه ميدهند كه خدمات روانشناسي، پرستار كودك و پزشك سر مزار بخشي از آنهاست: «هميشه چيزي كه يه مراسم رو متمايز از مراسمهاي ديگه ميكنه جزيياته. مراسم ختم به خاطر اين كه خيلي شلوغ هستند و جو غمانگيزي دارند فضاي مناسبي براي بچهها نيست اما خب خيليها مجبورند كه با بچه كوچيكشون بيان به اين مراسم براي همين ما يه پرستار كودك هم ميفرستيم سر مزار كه از بچهها مراقبت كنه. پزشك هم سر مزار و هم در مراسم مسجد حضور داره كه اگه خدايي نكرده يكي حالش بد شد بتونه بهش خدمات بده. از نظر من حضور روانشناس هم اصلا يه امر لازم براي اين جور مراسمهاست كه بشه حجم غم اين اتفاق رو تحمل كرد.» قيمت حضور پزشك و پرستار كودك در مراسم هم بستگي به موسسه تشريفاتي مورد نظر دارد و بسته به آن، قيمتي را به فاكتور هزينههاي مراسم اضافه ميكند.
تلخ مثل كيك ترحيم!
حالا چند سالي است كه عادت كردهايم مزه كيكها در دهانمان تلخ باشد. شيرينيهايي كه زماني نمودي از بساط شادي و حال خوشمان بود، امروز به پاي ثابت مراسم غمانگيزمان تبديل شده، از جشن طلاق تا مجلس ترحيم. «كيك ترحيم رو معمولا تو خونه مرحوم سرو ميكنيم اما خيليها دوست دارن سر خاك كيك پخش كنن كه مشكلي نيست.»
به گفته موسسات برگزار كننده مراسم ترحيم اين كيكها در ميان صاحبان مجالس خيلي پرطرفدار است و حالا به يكي از اجزاي ثابت ختمهاي لاچكري تبديل شده. كيكهاي تلخي كه گويا رنگ سياهشان نمودي از غم و اندوه مراسم است: «اين كيكها رنگشون سياهه كه براي رنگش از شكلات تلخ استفاده ميكنيم. تزيين روي كيك هم بستگي به سليقه سفارشدهندهها داره، ميتونه ساده با چند تا شاخه گلايل تزيين بشه يا ميتونه عكس مرحوم روي كيك چاپ بشه و كيك تصويري باشه.»
دوربين زوم ميكند روي عكس صاحب موسسه روي ديوار. عكسي با پيراهن مشكي و چشمان اشكبار و بعد همينطور صاحب موسسه تسبيح ميچرخاند و ميگويد: «حقيقتا براي ما مقدور نيست. اين جوري ما بايد هي گوش به زنگ باشيم ببينيم خداي ناكرده كي بالاخره شما ميخواي چيز باشي. اونم تو اين شرايط كه قيمت داره همينجوري ميره بالا.»
آقا رضا شايسته لبخند ميزند: «براي من قيمت مهم نيست.» رئيس موسسه يكي ديگر از دانههاي تسبيحش را مياندازد و با لبخند ميگويد: «حرفي نيست آقا رضا. فقط اينكه ما ١٠، نه ببخشيد! پونزده درصد از فاكتور خدمات ارايه شده رو برميداريم.» پيرمرد با همان لبخند روي صورتش ادامه ميدهد: «مشكلي نيست فقط ميخوام قبل مراسم اصلي، يه بار مراسم برام اجرا بشه كه از شكوهمنديش مطمئن شم. فيلم هم گرفته شه براي خانوادهام.»
«يعني يه مراسم صوري؟» رئيس موسسه اين را ميپرسد و بعد بدون اين كه منتظر جواب بماند ميگويد: «باور كنين اگه يه موسسه ديگهاي بود امكان نداشت ولي شعار ما اينه: «چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار. درست بر عكس اون موسسههاي ديگه كه ميگن: جهنم دگر عضوها را چه كار» ميزند زير خنده و دانه آخر تسبيح را مياندازد.»